تناقضات حجاریان
تاریخ انتشار: ۵ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۷۵۲۷۸
سیاست اصلاح طلبان نه ملی گرا، که بین الملل گرا بود اما در نهایت به تحقیر دولت ایران و بازی خوردن مردم منجر شد. - اخبار سیاسی -
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، محسن سلگی کارشناس سیاسی در یادداشتی به گفتگوی اخیر سعید حجاریان از فعالان اصلاح طلب با روزنامه اعتماد پرداخته است که متن آن را در ادامه میخوانید:
اخیرا سعید حجاریان طی گفت و گویی با «اعتماد» نظام را به سیاست زدایی و روگردانی از دمکراسی متهم کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در پاسخ به او باید متذکر شد که این اصلاح طلبان بودند که در حوالی پیوستن به روحانی و دوران ریاست جمهوری او از دمکراسی عبور کردند و پرچم ملی گرایی را به جای دمکراسی خواهی بلند کردند؛ آن هم یک ملی گرایی بی رمق و بدون گرایشات وطنی و عارضی که وابسته به سیاست دولت های خارجی از جمله آمریکا بود و سعی در سیاست زدایی، جمع کردن سیاست از خیابان، نادیده گرفتن اراده عمومی و ادغام در نظم بین الملل داشت.
در واقع سیاست اصلاح طلبان نه ملی گرا، که بین الملل گرا بود. اما در نهایت به تحقیر دولت ایران و بازی خوردن مردم منجر شد و بنابراین ادغام مورد اشاره -در صورت موفقیت- در واقع هضم ایران در معده سرمایه داری بین الملل و شرکت های انحصارطلب فراملیتی و نادیده گرفتن عناصر ملی مانند فرهنگ بومی و میراث اسلامیِ دیرینهی مردم بود.
حجاریان همچنین مدعی شده که «سیاست وقتی معنا دارد که دولت دخالت در امر سیاسی را حداقلی کند». اولا معنای سیاست با امر سیاسی متفاوت است و امر سیاسی جز با حضور عمومی و مردمی دولت، به نحو مطلوب شدنی نیست.
سیاست (Politics) میتواند بدون مردم هم تحقق یافته و حتی به موفقیت رسیده و از پدیده شکست سیاست دوری کند اما امر سیاسی (The political)، به معنای حضور همه جایی سیاست و سیاسی بودن شهروندان و تعلق خاطرشان نسبت به سرنوشت و سرشت جمعی است.
مطابق این ملاحظات، حجاریان حتی واژگان را درست و در جای خود به کار نبرده است. ضمن اینکه در ابتدای متن اشاره شد که اصلاح طلبان بودند که پروژه سیاست زدایی (لیبرالی کردن) را کلید زدند. جای افسوس و تعجب دارد که حجاریان سیاست زایی را ملازم لیبرالی شدن می داند. در حالی که یک نقد اساسیِ منتقدان چپ گرا و مستقل در غرب نسبت به لیبرالیسم متوجه همین سیاست زدایی (عمومی زدایی) و خصوصی سازی سیاست است.
همچنین در مباحث پیرامون الهیات سیاسی به درستی گفته شده که نگاه لیبرالی به سیاست، نگاهی فانتزی یا دست کم زیادی خوش بینانه است که از وجه و وجهه تخاصم در سیاست غفلت می کند. حتی کسانی مانند لاکلائو و موفه که کوشیده اند تعدیلی بر این نقد باشند، با طرح آگونیسم (پیکارگرایی اجماعی) به جای آنتاگونیسم (پیکارگرایی یا تخاصم گرایی) همچنان موضع انتقاد آمیز نسبت لیبرالیسم دارند. این کوشش در پی آن است تا عنصر دشمن و دشمنی کردن در سیاست را به رسمیت بشناسند و التفات و اعتراف دارد که عنصر مقوم، مقاوم و اساسی سیاست، «دشمن» است.
قابل ذکر است که کارل اشمیت به عنوان پدر این جریان انتقادی، به درستی گفته است که دوگانه هنر، زشت/زیبا، دوگانه اقتصاد، سود/زیان، دوگانه اخلاق ، خوب و بد و دوگانه سیاست، دوست/دشمن است.
حال باید دید چگونه حجاریان و کسان دیگر مدام علیه این واقعیت و ذات سیاست می نویسند و از سوی دیگر، سیاست زدایی را نقد می کنند؟! ضمن اینکه دشمن برای جمهوری اسلامی هرگز وجود مستقلی ندارد، بلکه وجودی عارضی و نااصیل است. برای جمهوری اسلامی ایران، دوستی و انس با هستی و انسان و خدا اصالت و تقدم دارد و در این میان، دولت هایی چون آمریکا و رژیم اشغالگر قدس هستند که بنای دشمنی با انسانیت و حقیقت و دین را در نظر یا عمل گذاشته اند.
بنابراین در حقیقت جمهوری اسلامی ایران با دشمنی و سیاست ها و دولت های ذاتاً دشمن، دشمنی کرده است؛ با دشمنان صلح و اصلاح و تعالی انسان، مردم سالاری، دین، طبیعت و جامعه.
سیاست اصلاح طلبان نه ملی گرا، که بین الملل گرا بود اما در نهایت به تحقیر دولت ایران و بازی خوردن مردم منجر شد و بنابراین ادغام مورد اشاره -در صورت موفقیت- در واقع هضم ایران در معده سرمایه داری بین الملل و شرکت های انحصارطلب فراملیتی و نادیده گرفتن عناصر ملی مانند فرهنگ بومی و میراث اسلامیِ دیرینهی مردم بود.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: سیاست زدایی اصلاح طلبان بین الملل امر سیاسی ملی گرا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۷۵۲۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جلائیپور، استاد دانشگاه: برای عملیات «وعدهٔ صادق» به قدر کافی پیوستهای دیپلماتیک و مربوط به سیاست داخلی و اقتصاد تمهید و عملیاتی نشده/ به جای انسجام داخلی و افزایش همبستگی ملی و رضایت عمومی شهروندان، شاهد تجدید طرح گشت ارشاد بودهایم
به گزارش جماران؛ حمیدرضا جلائیپور استاد دانشگاه در یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت:
در سیاست پیچیدهٔ ملی و جهانی امروز کم پیش میآید که موضع نیروها در برابر یک پدیده بتواند به عنوان شاقول و مرزگذارِ روشنِ اخلاقی و سیاسی عمل کند. موضع هر نیروی سیاسی در برابر عملکرد اسرائیل آپارتایدی و اشغالگر در شش ماه گذشته از این نمونههای کمیاب است. اسرائیلی که اساسا از ابتدا مبتنی بر اشغال، ترور، ایدئولوژی صهیونیستی، نسلکشی، پاکسازی قومی و استعمار شهرکنشین شکل گرفت و چند دهه مبتنی بر همین ابزارها و متکی به حمایت نواستعماری آمریکا و اروپا و با نقض مستمر و سیستماتیک حقوق و آزادیهای اساسی فلسطینیان و قوانین بینالمللی پیشروی کرد، در شش ماه گذشته کلکسیون بیسابقهای از جنایات جنگی را در برابر دوربین رسانهها و گوشیهای هوشمند در جهان شبکهای مرتکب شد.
برای عموم ایرانیان (حتی ناراضیان شدید) روشنگر است که بخش بزرگی از اپوزیسیون غیرملی نهتنها آشکارا در طرف اسرائیل نسلکش و کودککش ایستادند و در برابر قتل عام ۴۰ هزار فلسطینی (اکثرا کودک یا زن) و انواع جنایت جنگی هولناک و فریب و دروغ مستمر اسرائیل سکوت کردند، بلکه رسانهها و رهبران این اپوزیسیون وابستهٔ مالی و سیاسی نتانیاهو شدهاند. اپوزیسیون وابسته به اسرائیل طرف اشتباه این شاغول مرزگذار ایستاد و از جمله به همین دلیل افول کرد و ضربهای کاری و بلندمدت خورد.
مسالهٔ فلسطین و آرمان فلسطین قبل از انقلاب ۵۷ هم وجود داشت و امروز با مواضع اخیر حماس هم روشنتر شده است که خود اسرائیل (در نظر و عمل) و آمریکا (در عمل، چنانکه در وتوی اخیرش متبلور شد) تنها موانع تشکیل دولت مستقل فلسطینیاند، و نه ایران که به آن رای مثبت داد. با این حال روشن است که اسرائیل میکوشد مثل دو دههٔ گذشته پروژهٔ امنیتیسازی ایران را پیش ببرد، از ایران مترسکی برای کاهش فشار روی خودش و ایجاد ائتلاف با کشورهای منطقه بسازد و در دشنهزنی به ایران در خارج و داخل مرزهایش پیشروی کند. حملهٔ اسرائیل به ساختمان دوم سفارت ایران در سوریه گام جدید اسرائیل آپارتایدی و خطای راهبردی آن بود که باز بخش بزرگی از اپوزیسیون با محکوم نکردنش نشان داد منافع ملی و قوانین بینالمللی برایش اهمیت و اولویتی ندارد.
پاسخ ایران به حملهٔ اسرائیل اشغالگر در عملیات وعدهٔ صادق نیز رخداد بزرگی بود که باز بخش بزرگ از اپوزیسیون نتوانست اهمیتش را دریابد. برجام مهمترین شاهکار دیپلماتیک و مولفهٔ قدرت نرم ایران و وعدهٔ صادق مهمترین شاهکار بازدارندهٔ سخت ایران در دهههای اخیر بوده است. نیرویی که نتواند این واقعیت را ببیند و چنان از روزمرگیهای سیاسی و اختلافهای دیگر ارتفاع بگیرد که اهمیت این دو مولفه در قدرت و منافع ملی ایران را درک کند به ضعف و عدم صلاحیت خودش گواهی میدهد. وعدهٔ صادق نشان داد که سرمایهگذاری همهٔ دولتهای پس از جنگ بر بازدارندگی موشکی و سرمایهگذاری دههٔ اخیر ایران بر پهپادها در دفاع ملی کارساز بوده است. وعدهٔ صادق مصداق روشنی از دفاع مشروع مطابق قوانین بینالمللی، با اهداف نظامی، بدون تلفات انسانی و به قصد پیشگیری از جنگ بود و به خاطر عقلانیت قابل توجهی که در اجرای آن بارز بود به جنگ نیانجامید، بر قدرت ملی افزود و ایران را به نسبت چند ماه پیش در برابر جنگ پرشدت، حملهٔ نظامی و پیشرویهای اسرائیل مصونتر کرد. با این حال، پایدارسازی دستاوردهای صبح صادق نیازمند تقویت دیگر مولفههای قدرت ملی، از جمله دیپلماسی تواناتر، اقتصاد توانمند و افزایش انسجام داخلی و رضایت عمومی شهروندان است.
متاسفانه شواهد نشان میدهد برای عملیات موفق و مدبرانهٔ وعدهٔ صادق به قدر کافی پیوستهای دیپلماتیک و مربوط به سیاست داخلی و اقتصاد تمهید و عملیاتی نشده است. به جای انسجام داخلی و افزایش همبستگی ملی و رضایت عمومی شهروندان، در هفتههای گذشته شاهد احکام قضایی و تجدید طرح گشت ارشاد بودهایم که بر شکافها و نارضایتی میافزاید و ناعادلانه است. متاسفانه همین سوءحکمرانیها زمینهسازی کرده است برای این واقعیت تلخ که دانشجویان ایرانی حتی به نسبت دانشجویان آمریکایی حساسیت و اعتراض کمتری به نسلکشی اسرائیل نشان میدهند. آمریکایی که عملا پشتوانهٔ نسلکشی اسرائیل میشود و در دانشگاههایش معترضان به نسلکشی سرکوب میشوند صلاحیت و مشروعیت اخلاقی پند و اندرز حقوق بشری به کشورهای دیگر ندارد، ولی صداوسیما و حکمرانانی که از سرکوب دانشجویان معترض در ایران حمایت میکنند و با گشت ارشاد و احکام قضایی ناعادلانه بر صورت آزادیها پنجه میکشند هم صلاحیت نقد سرکوب در آمریکا را از دست میدهند و در جامعهٔ ناراضی نسبت به سهمگینترین جنایات جنگی اسرائیل اشغالگر حساسیتزدایی میکنند. با این حال، سوء حکمرانیها نباید قطبنمای اخلاقی شهروندان آگاه و نیروهای سیاسی ملی را از کار بیاندازد و صدای اعتراضشان به نسلکشی و سرکوب و تجاوز اسرائیل کودککش به میلیونها فلسطینی و سفارت ایران را کوتاه کند. در همین بزنگاهها و با همین شاقولهای مرزگذار است که عیار ملی و اخلاقی بودن نیروها سنجیده میشود.